امروز بیست و سومین سالگرد فوت بابای قشنگمه
بابا فوت نکرد شهید شد ولی ترجیح دادن که بهش نگن شهید...
اون روز نحس همین امروز و اون شب نحس دیشب بود که همسایه ها جمع شده بودن تو کوچه و پچ پچ می کردن اون روزها همه بیشعور بودن و فهم و عقل درستی رو در ارتباط و تعامل با زنی که همسرش و بچه های کوچکی که پدرشون رو از دست دادن نداشتن..
چه تلخ بود و چه غمگین..
چه غمگین که شیرین ترین جان بعد از خودت رو از دست دادی و چه تلخ که هیچکس رو نداشتی درکت کنه و دست نوازش به سرت بکشه..
روحت شاد پدر آسمانی
همیشه عاشقت می مونم