شکر پنیـــــــــــر

شکر پنیـــــــــــر

به اندیشیدن خطر مکن / روزگار غریبیست نازنین
شکر پنیـــــــــــر

شکر پنیـــــــــــر

به اندیشیدن خطر مکن / روزگار غریبیست نازنین

قندعسل

صبحه

ریحانه رفته مدرسه

منم حسشو ندارم از رختخواب بیام بیرون صبحونه بخورم به امیرعلی گفتم برو برام نون بیار.. به سختی رفته از کمد بالا برام لواشک آورده بزور گفته بخور خوشمزه س

خوردم گشنه تر شدم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد