این مقوله رو دیگه پیش بینی نمی کردم اینکه شب از ترس تهوع فردا صبح خوابم نبره..
این روزا با نون تست و پنیر و گوجه و گردو و کاهو زنده م فقط همینو می خورم...تازه از دوازده ظهر به بعد بهتر می شم...اونم به شرطی که نخوام برم بیرون و ماشین سوار شم چون کافیه یه تاب تو خیابون بخورم که باز دلم زیر و رو شه...پنجره ها رو باز می کنم و ماسک می زنم و برا همسر غذا درست می کنم که گرسنه نمونه اونم بزور برام لقمه میگیره..طفلک خیلی نگرانمه بخصوص وقتی عق می زنم و بدو می پرم تو دستشویی دنبالم میاد و خیره و با ترس نگام می کنه..مرتب زنگ می زنه به مامانش و ازش نسخه ی ضد تهوع میگیره..
خدایا شکرت...این سختیهام شیرینه...
سلام دوست مهربونم خوبی عزیز عیدتم مبارک خووووو برو یه آزمایش بده شاید نی نی تو راه باشه گلم
عزیزم پست قبلی که گفتم نی نی در راه دارم
سلام عزیزم مبارک باشه
خیلی خیلی بهت تبریک میگم و خوشحال شدم.
امیدوارم این دوره رو به خوبی سپری کنی.
ممنون عزیزم که سر زدی ان شاءالله نی نی شمام سالم و سلامت به دنیا بیاد