شکر پنیـــــــــــر

شکر پنیـــــــــــر

به اندیشیدن خطر مکن / روزگار غریبیست نازنین
شکر پنیـــــــــــر

شکر پنیـــــــــــر

به اندیشیدن خطر مکن / روزگار غریبیست نازنین

امشب شب هشتم محرم و ساعت حدود ده شبه تو خونه تنهام همسر جونم رفته هیئت..

از بیرون صدای عزاداری میاد...

دلم گرفته زیارت عاشورا با صدای سماواتی رو با نی نی گولو گوش کردیم و  اشک ریختم و دلم سبک شد..

الان گرسنمه ولی هیچی میل ندارم و همین گرسنگی با خودش تهوع میاره..منتظرم همسر از هیئت بیاد و غذا بیاره عاشق غذاهای خوشمزه نذری ام..

نظرات 1 + ارسال نظر
یک ماما با چکمه های سفید چهارشنبه 29 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 10:06 ب.ظ http://http://oldmidwife-whiteboots.blogsky.com/

چه دلنشین....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد