ناهار قرمه سبزی گذاشتم و رو گاز داره قل قل می کنه..
گفتم تا ریحانه خوابه بدو بیام اینجا یه کم بنویسم...راستش به وبلاگ نمی تونم زیاد اعتماد کنم می ترسم یه روز آرشیوم بپره و هرچی تا حالا نوشتم رو از دست بدم و احساسات و ماجراهامو فراموش کنم؛ قصد دارم مثل زمان دانشجویی سررسید خوشگل هر سال رو به این کار اختصاص بدم...ضمن اینکه وبلاگ نویسی هم میکنم دفترچه نویسی هم ادامه می دم...
کلا کاغذ و مداد و خودکار حس بهتری بهم میده تا لپ تاپ و گوشی و قلم الکترونیکی..