شکر پنیـــــــــــر

شکر پنیـــــــــــر

به اندیشیدن خطر مکن / روزگار غریبیست نازنین
شکر پنیـــــــــــر

شکر پنیـــــــــــر

به اندیشیدن خطر مکن / روزگار غریبیست نازنین

ریحانه داره با عروسکش بازی می کنه هرازگاهی هم میاد یه سر میزنه ببینه دارم چیکار می کنم!

کمتر از یکماه دیگه تولدشه فعلا واسش یه پیرهن خریدم فقط..

این روزا همه جا برف و بارون و سیلابه. واقعا خداروشکر کشور رو خشکسالی فراگرفته بود، اتفاق بد گرد و غبار و ریزگردهای خوزستانه که هممون واسه مردمش ناراحتیم...

امروز خواهری میره ولایت و ان شاءالله با مامان برمیگرده..

اتفاق خیلی خوبی که این ماه افتاد کار پیدا کردن داداش کوچیکه بود که فعلا میره کارآموزی تا ببینیم خدا چی میخواد...یه غم بزرگ از دوشم برداشته شده امیدوارم دوام داشته باشه...

ریحانه نمیذاره بتایپم 

فعلا برم ناهارشو بدم تا بعد...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد