شکر پنیـــــــــــر

شکر پنیـــــــــــر

به اندیشیدن خطر مکن / روزگار غریبیست نازنین
شکر پنیـــــــــــر

شکر پنیـــــــــــر

به اندیشیدن خطر مکن / روزگار غریبیست نازنین

بازگشت از سفر

چند روز یه که از سفر و منزل پدری برگشتم تهران...دو هفته ای با ریحانه رفتیم و برگشتیم کلی به من و بخصوص  به ریحانه خوش گذشت و بازی کرد و مهمونی و گردش رفت روحیه گرفت...ولی بالاخره برگشتیم به تهران و باز گوشه خونه باید روزها رو سر کنیم...

تا ریحانه یکم بزرگ نشه نمی تونم برای خودم برنامه ریزی خاصی بکنم چون کسی هم ندارم بذارم پیشش هر جا برم نگرانیش عذابم میده..

خواهری یه دوربین عکاسی کنون خریده و قراره زیرزمین خونه پدرشوهرشو تبدیل به آتلیه کنه و منم اگه خدا بخواد دوس دارم باهاش کار کنم...قرار شده یه سری تجهیزاتو من بخرم...

تا چه پیش بیاد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد