شکر پنیـــــــــــر

شکر پنیـــــــــــر

به اندیشیدن خطر مکن / روزگار غریبیست نازنین
شکر پنیـــــــــــر

شکر پنیـــــــــــر

به اندیشیدن خطر مکن / روزگار غریبیست نازنین

پاییز

همیشه خاطرات پاییز واسه من پررنگ تره...دلیلش نمی دونم چیه شاید یک نوع کاریزمای شدید باشه که فقط فصل پاییز این موهبتو داره شاید هم سرماست که باعث میشه بیشتر خونه بمونیم و عمیق تر فکر کنیم....

نیمه آبان ماه و نیمه پاییز رو می گذرونیم..پنج شنبه تولد ساره بود که رفتیم خونشون و براش کادو بردیم همون موقع هم پدرشور و مادرشوهرش با یه کیک خوشمزه سر رسیدن و دور همی شب قشنگی رو براش رقم زدیم...

این روزها همسر جان در فکر راه اندازی استارتاپ جدید خودشه که بخاطرش کلی انرژی گذاشته تحقیق کرده و تیم درست کرده یه عده ای از جمله داداش هاش کمکی نکردن و فقط انرژی منفی دادن که نمیشه و فایده نداره به همسر گفتم همه آدمهای منفی رو از خودت دور کن و فقط بچسب به هدفت و مطمئن باش بهش می رسی و داره تلاششو می کنه..

من و ساره هم یه پیج عکاسی توی اینستاگرام باز کردیم و عکاسی کودک کار می کنیم فعلا که همه درآمد خرج هزینه های کار و تبلیغات میشه ولی به ادامه کار خیلی خیلی امیدواریم

ریحانه قشنگم رو گذاشتم مدرسه طبیعت و اونجا کاملا آزاده که هرچقدر می خواد بازی کنه و بدوه و حیوونا رو ببینه و انس پیدا کنه با طبیعت...

الان می خوام صبحونه بخورم و بشینم آرزوها و اهدافمو بنویسم//

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد